دفتر خاطراتی برای دخترم

سلامی دوباره : اسفند ماه یه مسافرت 2 روزه رفتیم . اهواز هوا خیلی بد بود همه اش گرد و خاک ماهم تصمیم گرفتیم یکمی از این هوا دور بشیم . به همین خاطر سد کرخه رفتیم از انجا هم شوشتر که هوا عالی بود . که عکس های انجا رو براتون میزارم. اینجا عسل خیلی خسته بود      این دخمل لوس خودمه     تا بعد ....... ...

جمعه 14 اذر ماه ناهار خونه بابام دعوت بودیم ناهار که خوردیم اماده شدیم و به همراه اونا رفتیم بازم پارک البته این دفعه بلوار ساحلی و کنار رودخانه خیلی خوش گذشت هوا هم عالی بود . چند تاعکس از اون روز گرفتم که تو این مطلب گذاشتم . این عسل مامانه که منتظره جوجه کبابه  اماده بشه ...   اینم جوجه کباب                 تا بعد... ...

روز 5 شنبه 13 اذر ماه با عمه عسل رفتیم پارک تو این هفته این دومین باره که میریم . اهواز همیشه هوا گرمه و بهترین فصل برا گردش بهارو پاییزه . ما هم سعی میکنیم از این فرصت ها استفاده کنیم . تو این مطلب عکس های عسل به همراه علیرضا و زهرا بچه های عمه عسل رو میزارم . تابعد ...         ...

دخترم امروز با چند روز تاخیر دارم برات می نویسم جمعه 7 اذر ماه تصمیم گرفتیم بعد از ناهار بریم بیرون هوا عالی بود یکمی خنک و البته ابری ... اماده شدیدم و رفتیم بلوار ساحلی کیانپارس ( کنار رود کارون ) خیلی خوب بود انجا چند تا عکس هم گرفتم که برات تو این مطلب میزارم .   نزدیک رود که شدیم یکم سرد شد ما هم کلاه لباست رو سرت گذاشتیم اخه کلاه و پالتوت رو تو ماشین گذاشته بودیم. گفتم که هوا ابری بود یه نمه بارون زد ما هم دیگه تصمیم گرفتیم بریم خونه  عسل تو راه برگشت انقدر خسته بود که خو...

عسل  عید فطر امسال به همراه من وبابا اولین باری بود که با قطار سفر می کرد. این بار خونه خاله مژده میرفتیم که از این بابت خیلی خوشحال بود چون آرمین رو خیلی دوست داره .                                         ...

اسفندماه سال 91 دعوت بودیم عروسی دختر دایی بابا که رفتیم عروسی بعدش هم رفتیم باغ پرندگان و جاهای دیدنی اصفهان رو دیدیم اون موقع یازده ماهت بود تازه یاد گرفته بودی راه بری   باغ پرندگان اصفهان   عسل به همراه بابا         اینجا میدان امام اصفهان که عسل نشسته اینجا هم سی و سه پله اصفهانه عسل خانم تازه یاد گرفته بود راه بره ...